وبلاگ دخترونه

متن مرتبط با «واقعا که؟ » در سایت وبلاگ دخترونه نوشته شده است

جک خندا دار

  • از یه بچه میپرسن تو خونتون چی کم دارین ؟ میگه هیچی ! گفتن چرا ؟ گفت دیروز خواهرم از نامزدش حامله شد،مادرم گفت : فقط همینو کم داشتیم !!!  , ...ادامه مطلب

  • مدرسه

  • حالا واويلا ليلی کتاب داريم خيلی علوم اسيرم کرد رياضی پيرم کرد  تا صبح بيدار موندم اجتماعی خوندم حالا واويلا ديکته من ميزنم سکته واويلا هی مشق  من ميکنم يک غش مبادا روزی امتحانی باشد  نمره ی ما زير يازده ای باشد حالا واويلا ليلی بدبخت شديم خيلی   پیشاپیش رسیدن ماه مهر را به شما دانش آموزان تسلیت میگویم به قول باب اسفنجی: گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه ?? ,مدرسه ...ادامه مطلب

  • مدرسه

  • حالا واويلا ليلی کتاب داريم خيلی علوم اسيرم کرد رياضی پيرم کرد  تا صبح بيدار موندم اجتماعی خوندم حالا واويلا ديکته من ميزنم سکته واويلا هی مشق  من ميکنم يک غش مبادا روزی امتحانی باشد  نمره ی ما زير يازده ای باشد حالا واويلا ليلی بدبخت شديم خيلی   پیشاپیش رسیدن ماه مهر را به شما دانش آموزان تسلیت میگویم به قول باب اسفنجی: گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه ?? ,مدرسه ...ادامه مطلب

  • واقعا که!

  • رومو زمین انداختین ! چرا نگفتین چطوری عکس بزارم ؟ خیلی بدید! من یه عالمه چیز میز قشنگ داشتم میخواستم براتون بزارم ! حالا فقط مجبورم براتون مطلب بزارم,واقعا که؟ ...ادامه مطلب

  • شعرای انا از بچگی و بزرگی ( شعرشو خودم ساختم )

  •  یه روز که انا و السا بچه بودن انا میره در میزن میگه: السا بده به من تو پول انقدر خسیس نباش ! ماها باهم بازی میکردیم اما تو خسیس شدی پول منو ندادی بده به من یه زره پول! وقتی یه زره بزرگ تر میشن دوباره انا میره در میزنه میگه: السا بده به من تو پول بیا بیرون پول که میدی بازی هم بکن! همه منتظر پولن همون جا وایسا جان! زمان میگذره آهسته که تو به من پول نمیدی! بعد که یکزره بزرگ تر میشن و مادر و پدرشون میمیرن، انا میره دوباره در میزنه و میگه:السا مامان و بابا مردن حداقل تو یکزره بده به من پول تو جیبی! پایان,فروزن ...ادامه مطلب

  • داستان وینکس

  •  در یک روز برفی که وینکسیا میخواستن برف بازی کنند راکسی گفت: بچه ها میاین برف بازی ؟ آیشا میگه: نه چون من میخوام آدم برفی بسازم ! یهو تکنا میگه : منم میام کمکت! وقتی آدم برفی تموم شد دو تایی یک صدا میکن تموم شد . استلا میگه: واه واه چه زشت ! آیشا میگه زشت شد بگیر که اومد. و به استلا یه گوله بزرگ برف پرت میکنه! آیشا به تکنا میگه: این یکی ادم برفیمون خوشگل تر نیست؟! شما میدونید چرا همچین حرفی زده؟,وینکس ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها