داستان وینکس

ساخت وبلاگ

 در یک روز برفی که وینکسیا میخواستن برف بازی کنند راکسی گفت:

بچه ها میاین برف بازی ؟ آیشا میگه:

نه چون من میخوام آدم برفی بسازم ! یهو تکنا میگه :

منم میام کمکت!

وقتی آدم برفی تموم شد دو تایی یک صدا میکن تموم شد . استلا میگه:

واه واه چه زشت ! آیشا میگه زشت شد بگیر که اومد. و به استلا یه گوله بزرگ برف پرت میکنه! آیشا به تکنا میگه:

این یکی ادم برفیمون خوشگل تر نیست؟!

شما میدونید چرا همچین حرفی زده؟

وبلاگ دخترونه...
ما را در سایت وبلاگ دخترونه دنبال می کنید

برچسب : وینکس, نویسنده : helia helia84 بازدید : 205 تاريخ : دوشنبه 24 شهريور 1393 ساعت: 21:22